سوز دل


صدای او

ساعت 3 شب بودکه صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد. 

پشت خط مادرش بود.پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟

مادر گفت:25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی؟

 فقط خواستم بگویم تولدت مبارک تمام زندگی ام خدا نگهدارت. پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد، صبح فردا به سراغ مادرش رفت . وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میزتلفن با شمع نیمه سوخته یافت ولی مادر دیگر در این دنیا نبود...  

فقط میتونم بگم تا فرصت باقیست اینجوری دله مادرمون و پدرمون رو بدرد نیاریم

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan