سوز دل


تا دل نشود عاشق

تا دل نشود عاشق

 دیوانه نمےگردد


تا نگذرد از تڹ جاڹ

 جانانه نمےگردد


گریاڹ نشود چشمی

 تا آنڪہ نسوزد دل


بیهوده بگرد شمع

 پروانه نمےگردد



زن جنس عجیبی است که

زن جنس عجیبی ست


چشم هایش را که می بندی 


دید دلش بیشتر میشود


دلش را که میشکنی


باران لطافت از چشم هایش سرازیر


انگار درست شده تا 


روی عشــــق را کــــــم کند...



جیک جیکِ مستانِ من تو بودی

جیک جیکِ مستانِ من تو بودی !

راستش

از همان روزهای اول

هم فکرِ پاییز بودم هم زمستان

اما حیف .. که نمی‌شد

بودنت را

آغوشت را

رج به رجِ داشتنت را

انبار کرد ...



او می رود دامن کشان

او می‌رود دامن‌کِشان،

من،

زهر تنهایی چِشان.

دیگر مپرس از من نشان، کز دل، نِشانم می‌رَود!


 سعدی



امیدی به وصال تو ندارم

هر چند امیدی به وصال تو ندارم 

یک لحظه رهایی ز خیال تو ندارم

ای چشمه ی روشن منم آن سایه که نقشی

در آینه ی چشم زلال تو ندارم 

می دانی و می پرسیم ای چشم سخنگوی

جز عشق جوابی به سوال تو ندارم.


شفیعی کدکنی



به سلامتی عشقی که . . .

به سلامتی عشقی که . . .

وقتی میبینتت اول پیشونیتو میبوسه

و سرتو میذاره رو سینش

وقتی حسودی میکنی....

بغلت میکنه و میگه:

من فقط مال توام دیوونه

پس خیالت راحت چون تصاحبم کردی

وقتی غر میزنی...

فقط و فقط به چشمات خیره میشه و

دم نمیزنه....

تا خودتو خالی کنی 

وقتی از دستت ناراحته به روت نمیاره تو خودش میریزه

تا غمشو نبینی 


وقتی دستاشو میگیری چند لحظه یه بار دستاتو فشار میده

که بفهمی حواسش بهت هست 

حتی وقتی که کمرنگه همیشه یه جورایی حواسش بهت هست

و همش تو فکر و ذکرته 

کسی که کنارش آرومی...

کسی که کنارت آرومه

کسی که دوست داره... 

کسی که دوسش داری

عـــــــــــــشـــــــــق یعنیٰ....

مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن...

با تـــــــــــــــــــــــــــــو

خــــــــــــــــــوبــــــم

هیچکسم جز تـــــــــــــــــــو نمیخوام...



آخر عشق

می دونی آخر هر عشق ته تهش چیه؟ یا مرگه یا جدایی یا عادت یه وقتایی هم نفرت.

خیلی وقتا اونا که عشقشون با مرگ تموم میشه خوشبختن؛

اونا که عشقشون با جدایی تموم بشه غمگینن؛

اونا که به عادت برسن محتاجن، معتادن؛

اونایی هم که عشقشون به نفرت برسه، بدبختن. از هر بیچاره یی بیچاره ترن.

تا حالا فکرشو کردی قراره ما به کدومشون برسیم؟...!


امشب نه شهرزاد | حسین یعقوبی



خریدار وبلاگ شما هستیم

با سلام. دوستان اگه کسی وقت نویسندگی نداره یا میخواد وبلاگش رو بفروشه این جا بذاره بررسی می کنیم بهش میگیم میخوایم یا نه. 100 تا وبلاگ حدودا می خوام بخرم.

موفق باشید


شاعری

اشک که تمام میشود شعر

شروع میشود 

اصــــــــــول شاعری من پر از

فروع میشود 


عروض عوض میشود ردیف

هم که میشود 

نماز من بسوی تو فقـــــــططط

رکوع میشود



درد عمیق

ضربه کاری که باشد،

درد عمیق که باشد،

نه اشک میریزی،نه داد و قال راه می اندازی،

نه لبت به شکایت باز میشود،

دستت را میزنی زیر چانه و مات و مبهوت فقط نگاه میکنی...



Designed By Erfan Powered by Bayan